آب در کنار ساقی کربلا

شما به خوبی می‌دانید اگر آب به مدت ۱۰ روز در یک جا بماند گندیده می‌شود، اما این آب با وجود اینکه درب ورودی آن بسته شده مانند گلاب می‌ماند و در اطراف قبر مطهر حضرت قمربنی هاشم حلقه زده و همچنان بسیار تازه و معطر مانده است.
خبر آنلاین:همان آبی که بر فرزندان پیامبر در ظهر عاشورا ۱۴ قرن پیش بستند، امروز در حرم قمر بنی هاشم، به طرز معجره آسایی نابینا را بینا می کند، بیمار سرطانی را شفا می دهد و از ۵۰ سال قبل تاکنون این آب در یک سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده می شود نه کم و نه زیاد می‌شود

شیخ عباس ۷۴ ساله، که ۳۶ سال خادم حرم حضرت عباس علیه السلام است، در مورد جریان آب دور قبر علمدار کربلا گفت: قبلا دو چشمه در سرداب مطهر وجود داشت که از ۴۰۰ سال قبل که آب لوله‌کشی نبود این آب مرتب می‌جوشیده و از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج می‌شد که مزه و طعم آن آب از بهترین آب معدنی امروز هم بهتر بود و آن سرداب پله داشت. مردم می‌آمدند و از آن آب به عنوان تبرک استفاده می‌کردند و آب در تابستان خنک و در زمستان گرم بود … از ۵۰ سال قبل تاکنون این آب در یک سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده می شود نه کم و نه زیاد می‌شود.

وی ادامه داد: شما به خوبی می‌دانید اگر آب به مدت ۱۰ روز در یک جا بماند گندیده می‌شود، اما این آب با وجود اینکه درب ورودی آن بسته شده مانند گلاب می‌ماند و در اطراف قبر مطهر حضرت قمربنی هاشم حلقه زده و همچنان بسیار تازه و معطر مانده است.

وی ادامه داد: مگر آب دریای رحمت آقا تمام می‌شود. هم اکنون در بخش درب صاحب‌الزمان مرقد مطهر ابوالفضل پنجره کوچکی قرار دارد که وصل به سرداب حرم است و اگر نگاه کنید از آن مرتب بوی گلاب می‌آید و این همان آبی است که متأسفانه خادمان کنونی در ورودی آن را و راه رسیدگی به سرداب را به روی زوار بسته‌اند.

 

 

منبع:khabaronline.ir

آب

 

آب هستم آب هستم آب پاک

جاری ام از آسمان تا قلب خاک

گاه ابر و گاه باران می شوم

گاه از یک چشمه جوشان می شوم

گاه از یک کوه  می آیم فرود

آبشار پر غرورم گاه رود

گاه قطره گاه دریا می شوم

گاه در یک کاسه پیدا می شوم

داغی آن  خون دلم را سوخته

آتشی در جان من افروخته

گرچه آبم روزی اما  سوختم

قطره تا دریا سرا پا سوختم

تشنه ای آمد لبش را  تر کند

 چاره ی لب تشنه ای دیگر کند

تشنه ای آمد که سیرابش کنم

مشک خالی داد تا آبش کنم

تشنه ی آن روز من عباس بود

پاسدار خیمه های یاس بود

 خون عباس علمدار رشید

قطره قطره در درون من چکید

وای بر من وای بر من وای دل

مانده در مرداب حسرت پای دل

گریه ی من شر شر باران شده

غصه ام در گریه ها پنهان شده

دود داغم ابر ها را تیره کرد

آسمان ها را سرا پا تیره کرد

 آب بودم  کربلا پشتم شکست

آبرویم رفت پستم پست پست

حال از اکبر خجالت می کشم

از علی اصغر خجالت می کشم

پزشک ومهندس

 

 

یک پزشک و یک مهندس مکانیک در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در

 هواپیما نشسته بودند.

پزشک رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟

… مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف

 پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. پزشک دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى

 است. من از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما جوابش را نمی‌دانستید ۵ دلار به

من بدهید. بعد شما از من یک سوال می‌کنید و اگر من جوابش را نمی‌دانستم من ۵

دلار به شما می‌دهم. مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش را روى هم

گذاشت تا خوابش ببرد.

این بار، پزشک پیشنهاد دیگرى داد. گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید ۵

دلار بدهید ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم ٥٠ دلار به شما می‌دهم

. این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با پزشک بازى کند.

پزشک نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون

 اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به پزشک داد.

حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا می‌رود ۳ پا دارد

 و وقتى پائین می‌آید ۴ پا؟» پزشک نگاه تعجب آمیزى کرد و سپس به سراغ کامپیوتر

 قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از

طریق مودم بیسیم کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه

 کنگره آمریکا را هم جستجو کرد. باز هم چیز به درد بخورى پیدا نکرد. سپس براى

تمام همکارانش پست الکترونیک فرستاد و سوال را با آنها در میان گذاشت و با یکى

 دو نفر هم گپ زد ولى آنها هم نتوانستند کمکى کنند.


بالاخره بعد از ۳ ساعت، مهندس را از خواب بیدار کرد و ٥٠ دلار به او داد.

مهندس مؤدبانه ٥٠ دلار را گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد. پزشک بعد از

کمى مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟» مهندس دوباره

 بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد، دست در جیبش کرد و ۵ دلار به پزشک داد و رویش

 را برگرداند و خوابید 

 

برگرفته از سایت ستاره باران

قیمت هر یک انسان

                     

 

چه کسی میگوید:

که گرانی شده است؟

دوره ی ارزانیست!

چه شرافت ارزان

تن عریان ارزان

ابرو قیمت یک تکه ی نان

و دروغ از همه چیز ارزان تر

و چه تخفیف بزرگی خورده

قیمت هر یک انسان!

 

عیدانه

دوستان

 

 عیدتوووووووووووون مبارک باشه.

 

 

راستی یادتون نره از امام علی (ع) عیدی

 

 بگیرینا.

 

 

 

عبرت گیری از طنز

 

 

 

دوست داری  اینقدر عمر بکنی؟؟؟؟؟؟

 

اخر عاقبت خیلی از ما ادم ها.....................

.

جشن و سرور

دوستان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

تولد امام هادی (ع) بر همتون مبارک باشه.ایشالا همیشه خوشحال

 باشین.ایشالا بتونیم امام هادی رو همیشه از خودمون راضی نگه داریم.

 

حدیثی از امام هادی (ع) :

نارضایتی از پدر و مادر ادمی را کم توان کرده و به ذلت می کشاند. 

 

 

خونه ی اصلی منو تو........

واقعا به یادش می افتی یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چقدر؟چند ماه یک بار یا نه هر ماه ؟چند بارتو هفته؟

 

براش چقدر خرج میکنی؟؟

حاضری براش دنیاتو بدی ؟

چقدر بهش فکر می کنی؟اصلا دوسش داری یا نه اصلا ازش میترسی؟

میدونی اون روز به روز مشتاق تر از قبل منتظر اغوشته؟

اخه چرا روز به روز که بزرگ تر و عاقل ترو حتی با تجربه تر میشیم بیشتر فراموشش میکنیم !!

 

اخه مگه میشه ادم به فکر خونش نباشه؟مگه میشه ادم ادرس خونه ی اصلیشو فراموش کنه؟

 

چرا بعضی وقتا فقط اسممون مسلمونه؟

اره گله دارم از خودم از اینکه چرا  کارامو کنترل نمی کنم چرا مرگو فراموش کردم؟چرا نباید یادم بیفته خونه ی واقعیم یه جایه دیگست؟

اره بابا منم یه روزی میمیرمو میرم تو خونه ی خودمم تک وتنها!!

اره خونه ی منوتو اول و اخر تو قبرمونه!

 

اینو برا خاطر خودمو خودت میگم:عزیزم همیشه موندنی نیستیم..................

 

 

 

حجاب

 

 

خواهرم

 

 

در باران نگاه ها ی مسموم چتر حجاب را با خود بردار.....

.

خورشید طلایی

یه شب پر از ستاره های قشنگ

 

سرمو با هزار تا رویای کوچیک و صورتی  با یه عالم ذوق و شوق به امید صبحی

 

 خورشیدی  روی

 

 بالشتک نرم وظریف کوچیک خودم گذاشتم.یکی یکی ستاره ها رو

 

شموردم.......یک ..دو.... پنج..........

 

 سرمو از روبالشتکم بر داشتم  به امید اینکه  خورشید طلایی

 

 اسمون شهرمونو

 

 روشن تر از دیروزمون

 

کنه

اما...............

 

اخه

اخه چرا...........

چرا  پرده ای سیاه وشوم  روی خورشید شهرمونو گرفته

 

چرا شهرمون تاریکه تاریک شده ؟

 

این سیاهی  تا کی اینجاس؟

 

چرا اغوش گرم مامان وبابامو ازم گرفت پس رویاهای کوچیکو

صورتیم 

 

 چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

دلم برای مامان وبابام تنگ شده!

 

مامان بزرگ میگه رفتن اسمونا!میگه خورشید اونجا  همیشه طلایییه!!!!!!!!!!!!!

 

 

خداجونم منم خورشیده طلایی میخام.

 

 

 

 

برای  ازادی فلسطین صلوات.

 

 

عیدانه

دوستان 

 

 راستی

 

 عید قربونتون و همینطور 

  

 پیشاپیش عید

 

غدیرتونم  مبارک باشه ایشالا یه

 

روزی

 

ماهم توهمچین روزایی مکه

 باشیم و

 

حاجی واقعی شده باشیم.

 

 

 

به نام انکه میداند چرا انسان نمی ماند

سلام خوش امدید

سلااااام بر شما دوستان .

 

 

 

امیدوارم روز بارونیتون خیلی قشنگ باشه

 

وبراتون

 

 شادی

 

 وموفقیت بی نهایت رو ارزو میکنم.

 

راستی

 

 خیلی خیلی خوش اومدین!!!!!!!!!!!!

 

خدایا

مدعی گوید نمی اید

بهار.........................

 

ماگلی داریم که عالم را گلستان میکند

 

  اللهم .....................

عجل لولیک الفرج

 

 

 

                      

 برای ظهور وسلامتی حضرت مهدی(عج) صلوات

 

سخن عشق

پیامبر(ص):

 

در اخرین امت من زنانی هستند

 

که بالای

 

 سرشان را به گونه ای درست

 

میکنند که

 

همانند کوهان شتر برامده میشود.

 

این زنان

 

را لعنت کنید که ملعونند.

 

 

 

 

امام صادق(ع):

 

هر یادی جز خدا تاریکی است.

 

 

 

سوره مبارکه ی بقره:

 

انگاه که دوست داری کسی به

 

  یادت

 

باشد به یاد من باش که به یادت هستم.            

 

 

 

جملات زیبا

در بیکرانه ی زندگی دو چیز افسونم کرد:

 

ابی اسمان که

 

 می بینم و میدانم که نیست وخدایی که

 

نمی بینم  و

 

 میدانم که هست.

 

 دکتر شریعتی

 

 

 

اگر گناه وزن داشت هیچ کس را توان ان

 

 نبود که قدمی بر دارد

 

دکتر شریعتی

 

خداوند انسانها را به اب ها ی عمیق فرو میبرد نه

 

 برای انکه انها را غرق کند بلکه انها را تطهیر

 

 کند.

 

 

جان ائوگی

 

           

 

 

 

عاشقانه عارفانه

تو را در قلب شعرم میگذارم

به دست بادو باران میسپارم

تمام شعر من یک جمله بشنو

تورا تا بینهایت دوست دارم

 

 

دیدی غزلی سرود!

عاشق شده بود

افتاد شکست زیر باران پوسید

ادم که نکشته بود

 عاشق شده بود

 

 

                                         

دوستان نظررررررررررر یادتون نره!!